حتما میدانید که ثبت شرکت در کانادا هم یکی از بیشمار مسیرهای مهاجرتی به این کشور است. اما برای انجام این کار چه پیشنیازهایی لازم داریم و باید از چه شرایطی برخوردار باشیم؟ حالا بعد از فراهم آوردن همهٔ ملزومات، اصلا چه روشهایی برای ثبت شرکت هست، چه گزینههایی داریم، و کدام یک از آنها با بیزینس مورد نظرمان سازگارتر است؟ در کل ثبت شرکت در یک کشور خارجی کار خطیر و به نسبت پیچیدهای به شمار میرود که بهتر است بدون دریافت مشاوره سمتش نرویم. اما در این مطلب یک چهارچوب ذهنی مناسب ایجاد میکنیم که چندان هم با ماجرا غریبه نباشیم.
در مقدمه اشاره کردم که ثبت شرکت در کانادا کار نسبتاً پیچیدهای است. خصوصا وقتی قرار باشد برای تأسیس یا ثبت یک شرکت سهامی اقدام کنید. خوشبختانه در سایر موارد، پیچیدگیهای ثبت شرکت تکلیف مشخصی دارند و شاید در یکسری مراحل و قوانین متفاوت برای استانها، شما را به دردسر بیندازند. وگرنه به صورت کلی، پیشنیازهای این فرایند موارد تقریباً شفاف و سرراستی هستند. در ضمن به کارآفرینان پیشنهاد میشود که گزینه خرید بیزینس در کانادا را هم در رادار داشته باشند.
کانادا هم مثل سایر کشورهای توسعهیافته از سطح بالایی از قانونمندی و استانداردهای لازم برای راهاندازی کسب و کار برخوردار است. اما این به آن معنا نیست که سرمایهگذاری و ثبت شرکت در کانادا کاملا سرراست باشد و هیچگونه دردسر اداری و قانونی برای فرد کارآفرین پیشامد نکند!
حالا که با یکسری مقدمات و ملزومات ثبت شرکت در کانادا آشنا شدیم، ببینیم اصلا شرکتهای کانادایی دارای چه انواع و ساختارهایی هستند و چه تفاوتهایی با هم دارند. یکی از سرراستترین گزینههای موجود برای کارآفرینی در کانادا، با عنوان ساختار مالکیت انحصاری یا Sole Proprietorship شناخته میشود. به معنای شرکتی که تمام و کمال حول یک نفر میچرخد و تمام تعهدات، مسئولیتها و ضرر و زیانها به عهدهٔ شخص مالک است.
مزایا:
معایب:
شرکتهای سهامی يا Corporations یک ماهیت حقوقی مجزا هستند و صاحبان خود را از یک لایهٔ محافظتی حقوقی برخوردار میکنند. یعنی عدم موفقیت یا ورشکستگی شرکت، به معنای از بین رفتن دار و ندار مالکان و ذینفعان نیست.
مزایا:
معایب:
ثبت یک شرکت مشارکتی یا Co-operatives به بیش از یک نفر مالک احتیاج دارد، مسئولیت هر یک از اعضا در قبال بدهیها و تعهدات محدود است و درآمد شرکت بین افراد تقسیم میشود.
مزایا:
معایب:
مسلما بیان تمام حالتها و ریزهکاریهای فنی و قانونی ثبت شرکت در کانادا در یک مقاله امکانپذیر نیست، اما میتوان این فرایند را به پنج مرحله کلی به شرح زیر تقسیم کرد:
این مرحله کاملا به محل استقرار شرکت و استان و شهر انتخابی بستگی دارد و هر نقطهای از کانادا دارای یکسری ضوابط و مقررات خودش است. مورد دیگر نوع کسب و کار و صنعتی است که در آن قصد ورود دارید. چون هر برخی حوزهها و صنایع پیشنیازهای مخصوصی دارند. در کل یادآور میشوم که مرحله مجوزها و پرمیتها یکی از حساسترین مراحل ثبت شرکت در کاناداست و هرگونه بیدقتی و اهمال، میتواند به قانونشکنی و پیامدهای ناجور منتهی شود!
خوشبختانه دولت کانادا هم در سطح فدرال و هم استانی و منطقهای، تسهیلات و حمایتهای متعددی برای کارآفرینی در این کشور فراهم کرده است. همانطور که قبلاً اشاره کردم، دولت کانادا به شمای کارآفرینِ مهاجر نیاز دارد و موفقیت کسب و کار شما، مساویست با اضافه شدن یک نیرو و یک چرخدندهٔ جدید و محکم، برای گردش بهتر چرخهای اقتصاد عظیم کانادا.
ثبت شرکت در کانادا از دو طریق فدرال و استانی قابل انجام است. این دو شیوه یکسری تفاوتهایی دارند و نسخهٔ فدرال از مزایای بیشتری برخوردار است. پیشنیازها و پروسهٔ ثبت شرکت هم در این دو حالت تا حدودی متفاوت است. دو مورد از مزایای اصلی ثبت شرکت به صورت فدرال عبارتند از:
از آن طرف ثبت شرکت به صورت استانی، به درد کسانی میخورد که قصد فعالیت در یک منطقهٔ خاصی از کانادا را داشته و تمایلی به دردسرها و هزینههای ثبت فدرال ندارند. فقط دقت کنید که نسبت به پیشنیازهای هر استان اشراف کاملی داشته باشید، یا از یک مشاور باتجربه کمک بگیرید.
در آستانهٔ ثبت شرکت در کانادا خواه ناخواه مجبور میشوید یک مطالعهٔ مفصلی روی قوانین و مقررات داشته باشید. آنچه اینجا گفته میشود، صرفا حالت یک پیشمطالعه دارد و شاید یکسری سرنخهای لازم را به دستتان بدهد. مثلاً دو مورد از مفاهیم کلیدی که هر کارآفرینی باید از آنها سردربیاورد عبارتند از:
مورد اول یعنی Registering کنایه از همان ثبت شرکت دارد. شرکتی که از نوع Sole Proprietorship است و بیشتر به درد بیزینسهای کوچک میخورد. در واقع بیزینسهای نقلی و جمع و جور، کشش تبدیل شدن به شرکت سهامی یا Corporation را ندارند و معمولاً از همان ساختار مالکیت انحصاری استفاده میکنند. همانطور که در پاراگرافهای بالا اشاره کردیم، در این ساختار فرد کارآفرین در رأس کار قرار دارد و همهٔ امور و تعهدات شرکت به عهدهٔ او است.
اما Incorporating مخصوص آن دسته از کارآفرینهاییست که پتانسیل رشد و توسعهٔ بالایی در کسب و کار خود میبینند و ممکن است بخواهند نفرات و نیروهای متعددی استخدام کنند. این قبیل افراد، صابون شراکت با دیگران و دردسرهای داشتن یک هیئت مدیره را به تنشان میمالند و در عوض از مزایای قابل توجه مالی و اعتباری و مالیاتی در این ساختار استفاده میکنند.
در این مقاله سعی بر این بود که با یکسری کلیات ثبت و راهاندازی بیزینس در کانادا آشنا شویم. پروسهای که در برخی موارد کار ساده و سرراستی است و در یکسری حالات، کلی پیچ و خم فنی دارد و بدون مشاوره با افراد خبره، به هیچ عنوان توصیه نمیشود. در کل به کارآفرینان عزیز توصیه میشود، مرحلهٔ مطالعه و تحقیق در خصوص بازار کانادا را به شدت جدی بگیرند و تفاوتهای قانونی موجود بین نقاط مختلف کانادا را به شکلی موشکافانه رصد کنند.
خیر. ثبت شرکت در کانادا به تنهایی ضامن اقامت دائم نیست. شما بعد از ثبت شرکت و دریافت مجوز کار (Work Permit)، باید در ادارهٔ آن حضور فعالی داشته باشید و گذراندن یکسری مراحل برای یکی از دو نوع ویزای ICT یا Owner/Operator اقدام کنید تا برای PR واجد شرایط شوید.
ساختار ثبت شرکت با مالکیت انحصاری یا اصطلاحا Sole Proprietorship گزینه سرراستی برای کارآفرینان محسوب میشود. خصوصاً آنهایی که به دنبال راهاندازی یک Small Business یا کسب و کاری در مقیاس کوچک هستند. در خصوص بهترین بیزینس در کانادا هم یک مقالهٔ جداگانه کار شده که شما را تا حدودی با حال و هوای بازار کسب و کار در کانادا آشنا میکند.
بله. ثبت استانی و فدرال دو مقولهٔ مجزا هستند و در اکثر موارد، پس از ثبت فدرال، اقدام برای ثبت استانی هم ضروری است. تفاوت اینجاست که ثبت فدرال یک بار انجام میشود، اما در مورد ثبت استانی، به ازای هر منطقهٔ تازه، نیاز به تکرار دارد.
خیر. نوع مالکیت انحصاری که برای اکثر کارآفرینان مناسب است، نیازی به انجام این پروسه ندارد و اسم شرکت میتواند به اسم خود شخص ثبت شود.
با فرض اینکه تمام مطالعات لازم را در خصوص بازار و صنعت و شهر مورد نظرتان کردهاید، مراحل زیر را در پیش رو خواهید داشت: