ریچل گاراند ۸۰ ساله به صورت پارهوقت در یکی از فروشگاههای بزرگ شهر کار میکند و کارش ارائه سمپلها و نمونههای محصولات غذایی است. مشکل اینجاست که درآمد ریچل، دیگر جوابگوی پوشش هزینههای زندگی نیست و در مخارج روزانه دست و بال او حسابی بسته شده است. تا جایی که با اشاره به هزینههای بالای زندگی به این نکته اشاره میکند که: حتی کوچکترین خرید غیرضروری هم حساب و کتاب دخل و خرجم را بهم میریزد.
گاراند قبلا در یک خانه به صورت مشترک با فرد دیگری زندگی میکرد که پس از فوت همخانهاش خانه به فروش رفت و او مجبور شد به آپارتمانی نقل مکان کند. این اتفاق بدهیهای ریچل را بیشتر کرد و او را با وجود دریافت حقوق بازنشستگی دولتی و کار پارهوقت، به دردسر انداخت.
در نهایت این شهروند سالخورده کانادایی برای پرداخت صورتحسابهایش دست به دامن کارتهای اعتباری و وامهای خانوادگی شد. اما نه تنها اوضاع بهتر نشد، بلکه بدهی بر بدهی انباشته شد و در آخر به مبلغ ۲۸,۰۰۰ دلار رسید. او در این باره میگوید: «این کار را کردم چون پول کافی نداشتم و چارهای نبود».
حالا در این وانفسای بدهکاری و به لطف شبکههای اجتماعی، کورسویی از امید برای ریچل ایجاد شده است. ماجرا از جایی شروع شد که داستان تاثربرانگیز او در فیسبوک منتشر و تنها در طی چند روز بیش از ۶,۰۰۰ بار به اشتراک گذاشته شد. پس از جلب توجهات به زندگی دشوار او، کمپینی در پلتفرم GoFundMe برای کمک به پرداخت بدهیهای او راهاندازی شد و تا صبح جمعه بیش از ۱۴,۰۰۰ دلار جمعآوری کرد.
با این حال، گاراند تأکید میکند که دلش نمیخواهد با دلسوزی دیگران یا کمکهای بلاعوض زندگیاش بهتر شود و فقط میخواهد شغلی با درآمد بهتر پیدا کند. او همچنین مصمم است که در آینده به دیگران کمک کند: «احساس میکنم مردم کبک وقتی افراد مسن را میبینند، تحت تأثیر قرار میگیرند. من افراد مسن را دوست دارم و میتوانم به آنها کمک کنم.»